دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka
دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka

گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ - قیصر امین پور


گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟

شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟


پر می‌زند دلم به هوای غزل، ولی

گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟


گیرم به فال نیک بگیرم بهار را

چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟


تقویم چارفصل دلم را ورق زدم

آن برگ‌های سبزِِ سرآغاز سال کو؟


رفتیم و پرسش دل ما بی‌جواب ماند

حال سؤال و حوصله‌‌ی قیل و قال کو؟


 قیصر امین پور

دانلود دکلمه علی ایلکا


چشمه های خروشان ترا می شناسند - قیصر امین پور


چشمه های خروشان ترا می شناسند

موجهای پریشان ترا می شناسند


پرسش تشنگی را تو آبی جوابی

ریگ های بیابان ترا می شناسند


نام تو رخصت رویش است و طراوت

زین سبب برگ و باران ترا می شناسند


از نشابور بر موجی از لا گذشتی

ای که امواج طوفان ترا می شناسند


اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد

چون تمام غریبان ترا می شناسند


کاش من هم عبور ترا دیده بودم

کوچه های خراسان ترا می شناسند


قیصر امین پور


دانلود دکلمه



اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود - قیصر امین پور


اگر داغ رسم قدیم شقایق نبود

اگر دفتر خاطرات طراوت

 پر از ردپای دقایق نبود

اگر ذهن آیینه خالی نبود

اگر عادت عابران بی خیالی نبود

اگر گوش سنگین این کوچه ها

فقط یک نفس می توانست

طنین عبوری نسیمانه را به خاطر سپارد

اگر آسمان می توانست ، یکریز

شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد

اگر رد پای نگاه تو را باد و باران

از این کوچه ها آب و جارو نمی کرد

اگر قلک کودکی لحظه ها را پس انداز می کرد

اگر آسمان سفره هفت رنگ دلش را 

برای کسی باز می کرد

و می شد به رسم امانت

گلی را به دست زمین بسپریم

و از آسمان پس بگیریم

اگر خاک کافر نبود

و روی حقیقت نمی ریخت

اگر ساعت آسمان دور باطل نمی زد

اگر کوها کر نبودند

اگر آبها تر نبودند

اگر باد می ایستاد

اگر حرفهای دلم بی اگر بود

اگر فرصت چشم من بیشتر بود

اگر می توانستم از خاک یک دسته لبخند پرپر بچینم

تو را می توانستم ای دور از دور یک بار دیگر ببینم


قیصر امین پور


دانلود دکلمه


درد واره ها - قیصر امین پور


درد واره ها

 

دردهای من

جامه نیستند

تا ز تن در آورم

چامه و چکامه نیستند

تا به رشته ی سخن درآورم

نعره نیستند

تا ز نای جان بر آورم

 

دردهای من نگفتنی

دردهای من نهفتنی است

 

دردهای من

گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست

درد مردم زمانه است

مردمی که چین پوستینشان

مردمی که رنگ روی آستینشان

مردمی که نامهایشان

جلد کهنه ی شناسنامه هایشان

درد می کند

 

من ولی تمام استخوان بودنم

لحظه های ساده ی سرودنم

درد می کند

 

انحنای روح من

شانه های خسته ی غرور من

تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است

کتف گریه های بی بهانه ام

بازوان حس شاعرانه ام

زخم خورده است

 

دردهای پوستی کجا؟

درد دوستی کجا؟

 

قیصر امین پور


دانلود دکلمه 



سوگند - قیصر امین پور


مردم همه

تو را به خدا

سوگند می‌دهند


اما برای من

تو آن همیشه‌ای

که خدا را به ‌تو

سوگند می‌دهم!


قیصر امین پور


دانلود دکلمه



خسته ام از این کویر - قیصر امین پور


خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر

این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر

 

آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف

ابرهای سر به راه ، بیدهای سر به زیر

 

ای نظاره ی شگفت ، ای نگاه ناگهان !

ای هماره در نظر ، ای هنوز بی نظیر !

 

آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح !

مثل خطی از هبوط ، مثل سطری از کویر

 

مثل شعر ناگهان ، مثل گریه بی امان

مثل لحظه های وحی ، اجتناب ناپذیر

 

ای مسافر غریب ، در دیار خویشتن

با تو آشنا شدم ، با تو در همین مسیر !

 

از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی

دیدمت ولی چه دور ! دیدمت ولی چه دیر !

 

این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها

این منم در این طرف ، پشت میله ها اسیر

 

دست خسته ی مرا ، مثل کودکی بگیر

با خودت مرا ببر ، خسته ام از این کویر !



  

قیصر امین پور



خوانندگان:


مسعود جاهد

شیدا



دانلود دکلمه