دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka
دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka

این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته - فاضل نظری


این طرف مشتی صدف ، آنجا کمی گل ریخته

موج ، ماهی های عاشق را به ساحل ریخته


بعد از این در جام من تصویر ابر تیره‌ ای ست

بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته


هر چه دام افکندم آهوها گریزان‌تر شدند

حال صدها دام دیگر در مقابل ریخته


هیچ راهی جز به دام افتادن صیاد نیست

هر کجا پا می‌گذارم دامنی دل ریخته


زاهدی با کوزه‌ای خالی ز دریا بازگشت

گفت : خون عاشقان منزل به منزل ریخته !


فاضل نظری


دانلود دکلمه


داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد - کاظم بهمنی


داشت در یک عصر پاییزی زمان می ایستاد

داشت باران در مسیر ِناودان می ایستاد


با لبی که کاربرد اصلی اش بوسیدن است؛

چای می نوشید و قلب استکان می ایستاد !


در وفاداری اگر با خلق می سنجیدمش

روی سکوی نخست این جهان می ایستاد


یک شقایق بود بین خارها و سبزه ها

گاه اگر یک لحظه پیش دوستان می ایستاد


در حیاط خانه گلها محو عطرش می شدند

ابر، بالای سرش در آسمان می ایستاد!


موقع رفتن که می شد، من سلاحم گریه بود

هر زمان که دست می بردم بر آن، می ایستاد


موقع رفتن که می شد طاقت دوری نبود

جسممان می رفت اما روحمان می ایستاد


•••

از حساب ِعمر کم کردیم خود را، بعدِ ما

ساعت آن کافه، یک شب در میان می ایستاد


قانعش کردند باید رفت؛ با صدها دلیل

باز با این حال می گفتم بمان، می ایستاد …


»ساربان آهسته ران کارام جانم می رود»

نه چرا آهسته؟ باید ساربان می ایستاد!


باید از ما باز خوشبختی سفارش می گرفت

باید اصلا در همان کافه زمان می ایستاد …


کاظم بهمنی


دانلود دکلمه

دانلود کلیپ