ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنۀ کفش فرار وُ وَرکشید
آستین همت رو بالا زد وُ رفت
یه دفعه بچه شد وُ تنگ غروب
سنگ توی شیشۀ فردا زد وُ رفت
حیوونی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوّا زد وُ رفت
دفتر گذشته ها رو پاره کرد
نامۀ فرداها رو تا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت
هوای تازه ، دلش می خواست ، ولی
آخرش توی غبارا زد وُ رفت
دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد وُ رفت
محمد علی بهمنی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
خوانندگان:
مسعود جاهد
شیدا
خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر
این هبوط بی دلیل ، این سقوط ناگزیر
آسمان بی هدف ، بادهای بی طرف
ابرهای سر به راه ، بیدهای سر به زیر
ای نظاره ی شگفت ، ای نگاه ناگهان !
ای هماره در نظر ، ای هنوز بی نظیر !
آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح !
مثل خطی از هبوط ، مثل سطری از کویر
مثل شعر ناگهان ، مثل گریه بی امان
مثل لحظه های وحی ، اجتناب ناپذیر
ای مسافر غریب ، در دیار خویشتن
با تو آشنا شدم ، با تو در همین مسیر !
از کویر سوت و کور، تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور ! دیدمت ولی چه دیر !
این تویی در آن طرف ، پشت میله ها رها
این منم در این طرف ، پشت میله ها اسیر
دست خسته ی مرا ، مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر ، خسته ام از این کویر !
قیصر امین پور
خوانندگان:
مسعود جاهد
شیدا