دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka

غزل غزل شدنم را بهانه می گیری - امیر محمد پور


غزل غزل شدنم را بهانه می گیری

سکوت چشم مرا از ترانه می گیری


دو چشم خیس تو صیاد می شود و شبی

مرا به دام خودت عاشقانه می گیری


منم به قامت باران و آه و عشق ... و تو

از این کلام ...دمی عارفانه می گیری


اگر که این دل رنجور در مقام تو نیست

چرا تو قلب اسیری  نشانه می گیری


بهشت را به تو بخشیده ام به این امید

که تو می آیی و غم را شبانه می گیری


تمام طول زمستان به خواب می دیدم

که روی شانه من آشیانه می گیری


ترا به قهر از این شعر هر چه می رانم

میان هر غزلم باز خانه می گیری


به زلف می کِــــــشی و با نگاه می رانی

بگو که جان مرا پس چرا نمی گیری


نا شناس 



شادی داشتنت - عباس معروفی


شادی داشتنت

شادی بغل کردن سازی ست

که درست نمی شناسمش

درست می نوازمش

نت به نت

نفس در نفس


تو از همه جا شروع می شوی

و من هربار بداهه می نوازمت

از هر جای تنت

سبز آبی کبود من

لم بده، رها کن خودت را

آب شو در آغوشم

مثل عطر یاس فراگیرم شو

بگذار یادت بگیرم.



عباس معروفی


دانلود دکلمه


با یه شکلات شروع شد - نسیم



با یه شکلات شروع شد

من یه شکلات گذاشتم تو دستش، اونم یه شکلات گذاشت تودست من

من بچه بودم اونم بچه بود، سرمو بالا کردم سرشو بالا گرفت

دید که منو میشناسه ، خندیدم

گفت: دوستیم گفتم : دوستِ دوست

گفت: تا کجا ؟ گفتم : دوستی که تــــــــــــــــــــا نداره

گفت: تا مرگ ، خندیدم گفتم: من که گفتم تا نداره

گفت: باشه تا پس از مرگ 

گفتم: نه نه نه نه تـــــــــا نداره

گفت: قبول تا اونجا که همه دوباره زنده میشن یعنی زندگی پس ازمرگ

بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هرجا که باشه من و تو باهم دوستیم

خندیدم گفتم : تو براش تا هر کجا که دلت میخواد یه تــــــــــــا بزار

اصلاً یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم

نگام کرد نگاش کردم باور نمی کرد

می دونستم اون میخواست دوستی ما حتماً تا داشته باشه

دوستی بدون تا رو نمی فهمید.

گفت: بیا برای دوستیمون یه نشونه بزاریم. گفتم : باشه تو بزار

گفت: شکلات ،  هربارکه همدیگرو می بینیم یه شکلات مال تو یکی مال من ،  باشه؟

گفتم: باشه.

هر بار یه شکلات میذاشتم تو دستش اونم یه شکلات تو دست من

باز همدیگرو نگاه می کردیم یعنی دوستیم ؟ ، دوستِ دوست

من تندی شکلاتمو باز می کردم و میذاشتم توی دهنم و تند و تند میمکیدم.

میگفت شکمو ، تو دوست شکموی منی

و شکلاتشو میذاشت تو یه صندوقچه کوچولوی قشنگ.

میگفتم بخورش، میگفت تموم میشه؛میخوام تموم نشه برای همیشه بمونه

صندوقش پر از شکلات شده بود هیچکدومش رو نمیخورد

من همه شو خورده بودم

گفتم اگه یه روز شکلاتهاتو مورچه ها بخورن یا کرمها اونوقت چکار میکنی ؟ گفت مواظبشون هستم

میگفت میخوام نگهشون دارم تا موقعی که دوست هستیم

و من شکلاتهامو میذاشتم توی دهنم و میگفتم نه نه نه تا نداره دوستی که تا نداره

یک سال ؛ دوسال؛ چهار سال؛ هفت سال؛ ده سال؛ بیست سال شده

اون بزرگ شده، منم بزرگ شدم

من همه شکلات هامو خوردم ، اون همه شکلات هاشو نگه داشته

اون آمده  امشب تا خداحافظی کنه؛ میخواد بره ، بره اون دور دورا

میگه میرم اما زود برمیگردم ، من که میدونم میره و برنمیگرده

یادش رفت شکلات به من بده ، من که یادم نرفته

یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم این برای خوردنه

یه شکلات هم گذاشتم کف اون دستش

اینم آخرین شکلات برای صندوق کوچکت، یادش رفته نود صندوقی داره برا شکلاتهاش

هر دوتا رو خورد !

خندیدم میدونستم دوستی من تا نداره

میدونستم دوستی اون تــــــــــــــــــــا داره مثل همیشه

خوب شد همه شکلات هامو خوردم

اما اون هیچ کدومشو نخورده

حالا با یه صندوق پراز شکلات های نخورده چی کار میکنه...


#نسیم


دانلود دکلمه 



غم که می‌آید در و دیوار، شاعر می‌شود - نجمه زارع


غم که می‌آید در و دیوار، شاعر می‌شود

 در تو زندانی‌ترین رفتار شاعر می‌شود


 می‌نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی

 خط‌کش و نقاله و پرگار، شاعر می‌شود


 تا چه حد این حرف‌ها را می‌توانی حس کنی؟

 حس کنی دارد دلم بسیار شاعر می‌شود


 تا زمانی با توام انگار شاعر نیستم

 از تو تا دورم دلم انگار شاعر می‌شود


 باز می‌پرسی: چه‌طور این‌گونه شاعر شد دلت؟

 "تــــــو" دلــت را جــای مــن بــگــذار شــاعــر مــیــشــود


 گرچه می‌دانم نمی‌دانی چه دارم می‌کشم

 از تو می‌گوید دلم هر بار شاعر می‌شود

 


نجمه زارع


دانلود دکلمه 


شبیه معجزه بودی که بعد آمدنت - علی ایلکا




شبیه معجزه بودی که بعد آمدنت 

ستاره های " دلم " در هوای تو بود


تو نیستی که ببینی خیال من هر شب

نشسته در تب شعری که در صدای تو بود


علی ایلکا



سوژه شعرم شدی، جاری شدی در جان من - علی ایلکا



سوژه شعرم شدی، جاری شدی در جان من

بیت من پر شد ز تو، کی میشوی از آن من؟


با صدایت میروم تا عرش، ای بانوی من

عشق تو بردست قلب و دین و هم ایمان من



علی ایلکا