ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در این دقایق بسیار تلخ و تکراری
یکی نشسته میان چهار دیواری
یکی نشسته که تصویر او شبیه من است
یکی که چاره ی کارش شده ست ناچاری
کسی شبیه من و روزهای ابری من
کسی که گم شده دربین خواب وبیداری
دوچشم برده میان دو دست و می گرید
به قطره های غروری که می شود جاری
هنوز خاطره ها را عزیز می دارد
نمی گذارد عشقش کشد به بیزاری
مرا در آینه می بیند و نمی شکند
چقدر کار شگفتی ست خویشتن داری!!
محمد سلمانی
هر چه کنی بکن ولی
از بر من سفر مکن
یا که چو می روی مرا
وقت سفر خبر مکن
گر چه به غم ستاده ام
نیست توان دیدنم
شعله مزن بر آتشم از بر من گذر مکن
روز جدایی ات مرا یک نگه تو میکشد
وقت وداع کردنت
بر رخ من نظر مکن
دیده به در نهاده ام
تا شنوم صدای تو
حلقه به در بزن مرا
عاشق در به در مکن
من که ز پا نشسته ام
مرغک پر شکسته ام
زود بیا که خسته ام
زین همه خسته تر مکن
گر چه به دور زندگی
تن به قضا نهاده ام
آتشم این قدر مزن
رنجه ام این قدر مکن
یوسف عمر من بیا
تنگدلم برای تو
رنج فراق می کشد
خون به دل پدر مکن
هر چه که ناله می کنم
گوش به من نمیکنی
یا که مرا ز دل ببر
یا ز برم سفر مکن
مهدی سهیلی
ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
بعدتو پرواز هرگز لحظه ی خوبی نبود
شانه های خسته ات را دیر فهمیدم پدر
ﮐﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻣﻌﻨﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻗﺎﻣﺖ ﺑﺸﮑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻮﺳﯿﺪﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ
ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺰﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﮔﺮ
ﻋﺸﻖ ﺁﻥ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﺻﺤﻦ ﺍﻏﻮﺷﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺒﺨﺶ
ﺗﺎﺑﺶ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻧﺦ ﺑﻪ ﻧﺦ ﭘﺎﮐﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﮐﺖ ﻏﺼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ
ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ
ﻣﻦ ﮐﺠﺎﯼ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﮐﺠﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ!!!
ﺑﺎﻭﺭ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﭘﺪﺭ ...
زهرا ضیایی
دانلود دکلمه
دلم بدون تو غمگین و باتو افسرده است
چه کرده ای که ز بود و نبودت آزرده است
به عکس های خودم خیره ام،کدام منم؟
زمانه خاطره های مرا کجا برده است
فاضل نظرى
اجازه هست به لوح دلت قلم بزنم
برای یکدفه حرف از ته دلم بزنم
اجازه هست بگویم که دوستت دارم
و پیش چشم تو اینجا کمی قدم بزنم
اجازه هست که در سایه تو بنشینم
به قول مردم ده زیر سایه دم بزنم
شمارش نفست را به گوش من بسپار
اجازه هست که موی تورا به هم بزنم
اجازه هست تورا سخت در بغل گیرم
رها شوم ز خودم بال در عدم بزنم
اجازه هست صدایت کنم تورا عشقم
به پشتوانه تو آتشی به غم بزنم
سید مهدی موسوی
تو با قلب ویرانه ی من چه کردی ؟
ببین عشق دیوانه ی من چه کردی؟!
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه ی من چه کردی ؟!
ننوشیده از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه ی من چه کردی؟!
مگر لایق تکیه دادن نبودم ؟
تو با حسرت شانه ی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده با خانه ی من چه کردی ؟!
جهان من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟!
افشین_ یداللهی