دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka
دکلمه های علی ایلکا

دکلمه های علی ایلکا

آدرس کانال دکلمه های علی ایلکا در تلگرام https://telegram.me/deklamehaye_ali_ilka

با یه شکلات شروع شد - نسیم



با یه شکلات شروع شد

من یه شکلات گذاشتم تو دستش، اونم یه شکلات گذاشت تودست من

من بچه بودم اونم بچه بود، سرمو بالا کردم سرشو بالا گرفت

دید که منو میشناسه ، خندیدم

گفت: دوستیم گفتم : دوستِ دوست

گفت: تا کجا ؟ گفتم : دوستی که تــــــــــــــــــــا نداره

گفت: تا مرگ ، خندیدم گفتم: من که گفتم تا نداره

گفت: باشه تا پس از مرگ 

گفتم: نه نه نه نه تـــــــــا نداره

گفت: قبول تا اونجا که همه دوباره زنده میشن یعنی زندگی پس ازمرگ

بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هرجا که باشه من و تو باهم دوستیم

خندیدم گفتم : تو براش تا هر کجا که دلت میخواد یه تــــــــــــا بزار

اصلاً یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمیزارم

نگام کرد نگاش کردم باور نمی کرد

می دونستم اون میخواست دوستی ما حتماً تا داشته باشه

دوستی بدون تا رو نمی فهمید.

گفت: بیا برای دوستیمون یه نشونه بزاریم. گفتم : باشه تو بزار

گفت: شکلات ،  هربارکه همدیگرو می بینیم یه شکلات مال تو یکی مال من ،  باشه؟

گفتم: باشه.

هر بار یه شکلات میذاشتم تو دستش اونم یه شکلات تو دست من

باز همدیگرو نگاه می کردیم یعنی دوستیم ؟ ، دوستِ دوست

من تندی شکلاتمو باز می کردم و میذاشتم توی دهنم و تند و تند میمکیدم.

میگفت شکمو ، تو دوست شکموی منی

و شکلاتشو میذاشت تو یه صندوقچه کوچولوی قشنگ.

میگفتم بخورش، میگفت تموم میشه؛میخوام تموم نشه برای همیشه بمونه

صندوقش پر از شکلات شده بود هیچکدومش رو نمیخورد

من همه شو خورده بودم

گفتم اگه یه روز شکلاتهاتو مورچه ها بخورن یا کرمها اونوقت چکار میکنی ؟ گفت مواظبشون هستم

میگفت میخوام نگهشون دارم تا موقعی که دوست هستیم

و من شکلاتهامو میذاشتم توی دهنم و میگفتم نه نه نه تا نداره دوستی که تا نداره

یک سال ؛ دوسال؛ چهار سال؛ هفت سال؛ ده سال؛ بیست سال شده

اون بزرگ شده، منم بزرگ شدم

من همه شکلات هامو خوردم ، اون همه شکلات هاشو نگه داشته

اون آمده  امشب تا خداحافظی کنه؛ میخواد بره ، بره اون دور دورا

میگه میرم اما زود برمیگردم ، من که میدونم میره و برنمیگرده

یادش رفت شکلات به من بده ، من که یادم نرفته

یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم این برای خوردنه

یه شکلات هم گذاشتم کف اون دستش

اینم آخرین شکلات برای صندوق کوچکت، یادش رفته نود صندوقی داره برا شکلاتهاش

هر دوتا رو خورد !

خندیدم میدونستم دوستی من تا نداره

میدونستم دوستی اون تــــــــــــــــــــا داره مثل همیشه

خوب شد همه شکلات هامو خوردم

اما اون هیچ کدومشو نخورده

حالا با یه صندوق پراز شکلات های نخورده چی کار میکنه...


#نسیم


دانلود دکلمه 



حرف بسیار است اما اهل گفتن نیستم! - لیلا مهذب


حرف بسیار است اما اهل گفتن نیستم!

با دلم درگیرم... آری! با تو دشمن نیستم!


ساده می‌گویم... تو را این‌روزها گم کرده‌ام!

چند روزی می‌شود در قید بودن نیستم!


این که از او می‌نویسم در غزل‌هایم تویی!

آن که از او می‌نویسی همچنان من نیستم!


روح بی‌آلایشم را چشم‌هایت حس نکرد!

هیچ‌گاه این را نفهمیدی فقط تن نیستم!


حرف‌هایم را سکوتم می‌زند این روزها!

شاعر این بیت‌های نیمه‌جان من نیستم


لیلا مهذب



می‌بوسمت در لابه‌لای آرزوهایم - پویا جمشیدی


می‌بوسمت در لابه‌لای آرزوهایم

از دورتر دست تورا انگار می‌گیرم


بالا بیاور هرچه از من توی ذهنت هست

بغضت بگیرد با همان یک بغض می‌میرم


من دوستت دارم به حد غیر ممکن‌ها

حالا که باید از نگاهت دست بردارم


شانه به مویت می‌زنم، این آخرین بار است

باید تو را از هرچه بود و هست بردارم


پویا جمشیدی


او استکان چایی خود را نخورد و رفت - حسین زحمتکش


او استکان چایی خود را نخورد و رفت

بغض مرا به دست غزل ها سپرد و رفت


گفتم نرو ! بمان ! قسم ات می دهم ولی

تنها به روی حرف خودش پا فشرد و رفت


گفتم که صد شمار بمان تا ببینمت

یک خنده کرد و تا عدد دَه شمرد و رفت


گفتم که بی تو هیچم و او گفت بی نه با!

در بیت آخرین غزلم دست برد و رفت


یعنی به قدر چای هم ارزش...؟ نه بی خیال

او استکان چایی خود را نخورد و رفت


حسین زحمتکش


دانلود دکلمه


دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود - عادل سالم


دیشب غزلی سرود، عاشق شده بود

بادست و دلی کبود ، عاشق شده بود


افتاد، شکست ، زیر باران پوسید

آدم که نکشته بود، عاشق شده بود


عادل سالم


دانلود دکلمه


بادهای آخر شهریور - ارمغان ارزانی


از بادهای آخر شهریور شنیده ام

کسی به آدینه ام لبخند میزند

کسی در حوالی امتداد اشتیاقش 

دست های خواب زده ام را بیدار میکند

سپیده عریان می شود با او

و باغهای منتظر و خلوت 

برای پائیز آغوشش بیقرار

تا به بوسه اش تفالی میزنم

آفتابی می شود غزل


 ارمغان ارزانی


دانلود دکلمه