ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من ، من از خودم سیرم
من آن طبیب زمین گیر زار و بیمارم
که هرچه زهر به خود می دهم نمی میرم
من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمع
به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم
به دام زلف بلندت دچار و سردرگم
مرا جدا مکن از حلقه های زنجیرم
درخت سوخته ای در کنار رودم من
اگر تو دلخوری از من ، من از خودم سیرم
فاضل نظری
کد آوای انتظار همراه اول : 21585
واژه ها از لب گیرات شنیدن دارد
سرنوشت گل سرخ است که چیدن دارد
رود بین من و تو خط تر فاصله هاست
پل اگر نیست دلم قصد پریدن دارد
برج زیبا و بلندیست ولی بی تردید
سروِ نازِ قدِ رعنایِ تو دیدن دارد
این غزلها همه تقدیمی چشمت بودند
طعم لبهات در این ورطه چشیدن دارد
به توو عشق تو نزدیک شدن ممنوع است
وهمین فعل ، تداوم ، به اکیداً دارد
مخمل نازِشبی ، ملتهب و بارانی
با تو بی چتر در این کوچه دویدن دارد
در همان کوچه که لبخند مرا دزدیدند
وهمان جا که در آن ناز خریدن دارد
خواب دیدم که خدا داشت مرا می سوزاند
تو اگر جرم منی درد کشیدن دارد
جواد نعمتی
دکلمه علی ایلکا
شبیه معجزه بودی که بعد آمدنت
ستاره های " دلم " در هوای تو بود
تو نیستی که ببینی خیال من هر شب
نشسته در تب شعری که در صدای تو بود
علی ایلکا
سوژه شعرم شدی، جاری شدی در جان من
بیت من پر شد ز تو، کی میشوی از آن من؟
با صدایت میروم تا عرش، ای بانوی من
عشق تو بردست قلب و دین و هم ایمان من
چشمان تو دریای شور انگیز، میدانی؟
مژگان تو طرحی خیال انگیز، میدانی؟
امواج گیسوی تو چون موج خروشان
رنگ لبانت وسوسه انگیز ، میدانی؟